|
همه می پرسند... بقیه در ادامه مطلب ادامه مطلب ... ![]() یاد دارم در غروبی سرد سرد میگذشت از کوچه ما دوره گرد
داد میزد کهنه قالی میخرم
دسته دوم جنس عالی میخرم
کاسه و ظرف سفالی میخرم
...
گر نداری کوزه خالی میخرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی کشید بغضش شکست
اول ماه است و نان در سفره نیست
ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟
بوی نان تازه هوشش برده بود
اتفاقا مادرم هم روزه بود
خواهرم بی روسری بیرون دوید
گفت آقا سفره خالی میخرید ...
![]()
به طرف میگن یه شعر بگو؟
میگه: میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جانم به قربانت ولی حالا چرا عاقل کند کاری کند که باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواستن توانستن است
![]() بعضی آهنگها هستن که گوش میدی میگی "من کی زندگیمو واسه این تعریف کردم که این از روش آهنگ ساخته؟؟
.
![]() نسیم دانه را از دوش مورچه انداخت مورچه دانه را دوباره بر دوشش گذاشت...
و به خدا گفت :
گاهی یادم می رود که هستی...
کاش بیشتر نسیم بوزد !
![]() خواب دیدم که خواب میبینم که تو در خواب مرا میبینی که به فکرت کنارت هستم... که به قلبَت در این آیینی... خواب دیدم که حالت خوب نیست فصل پاییز برایت برجاست... ناگهان عشق درونت خشکید.. تا شیطان درونت برخواست خیره گشت و به من پرخاش کرد همه اسرار جهان را فاش کرد! شوکه دیدم که لختِ لخت است... آن شلوار سیاه را پاش کرد... و تو در خالیِ هستت بودی فانیِ یاغیِ مستت بودی... حامله ی تمام غم ها... چون قربانی نفست بودی خواب دیدم که خواب میبینم خواب در خواب عذاب میبینم ...در هجومِ باد، در قبرستان، بر سر قبر خودم میشینم... از کتاب نتهای خارج: فرامرز فرحمهر
![]() ![]() ![]() |